چهارشنبه، اردیبهشت ۲۰، ۱۳۸۵

بدون شرح

اگه مفهوم زندگي تلاش كردنه خودت شاهد بودي كه تمام تلاشمو كردم جدا از اينكه نتيجش چي باشه .
اگه مفهوم زندگي سختي كشيدنه بازم شاهد بودي كه چقدر زجر كشيدم . يادت مي ياد سر سفره افطار تا صداي موذن زاده اذون رو پرتاب كرد تو فضا،ديگه نتونستم تحمل كنم و جلوي همه بغضم تركيد، قطعا يادت هست !
اگه مفهوم زندگي كسب تجربه است، تا همين جاش بسه اگه قرار بقيش هم مثل الان باشه كه فاتحه .
اگه مفهوم زندگي لذت بردنه، من از انجام اعمال حيواني (خور و خواب و خشم و شهوت ) لذت نمي برم، مي دوني كه فعلا كار ديگه اي هم نميشه كرد .
خيلي ها مي گن انسان به اميد زنده است، مي دوني كه آرزو و اميدي ندارم، آرزوها فقط موجب دلبستگي مي شن ... آن را كه نپايد دلبستگي را نشايد .
اگه مي خايي بيايي، بهتره همين الان بيايي !
تو كه هميشه مهمون سرزده اي چه بهتر الان بيايي، حالا كه با روي باز ازت استقبال مي كنم . حالا كه منتظرم بيايي و نجاتم بدي ! حالا كه مي تونم با خيال راحت دست تو دستت بذارم، حالا كه چيزي براي از دست دادن ندارم،حالا كه هنوز مي تونم سرمو برگردونم و راست و مستقيم و با جسارت تو چشات نگاه كنم، حالا كه ...
بابا ضد حال، مي خواي واستي كه چي بشه !
مگه نمي بيني كه سهم من تو اين دنياي به اين بزرگي يه لقمه هواست كه اونم غير ارادي بالا پايين مي كنم، مگه نمي بيني كه روز به روز دارم اعتقادمو به تو از دست مي دم، مگه نمي دوني تو اين دل صاب مرده چه آشوبي بر پاست .
حالا يه بنده خدايي عمدا يا سهوا، خواسته يا نخواسته يه سيبي رو كنده، خورده يا نخوردش رو هم كه كسي نمي دونه در عوضش من بايد تقاصشو پس بدم ؟ بابا كجاي دنيا اين كار رو مي كنن كه ما دوميش باشيم ؟
حالا خودتو هي بزن به كوچه علي چپ، برو اين ور اون ور تا اون قدر فرتوت بشم كه آرزو به دلم بمونه يه روز لباسمو خيس نكنم .اون وقت بيا بشين كنارم، پيروزمندانه بهم نگاه كن و خلاص !
برات چه فرقي مي كنه امروز بيايي يا 30 سال ديگه، مگه چقدر طول مي كشه كارتو انجام بدي ؟
اگه قراره زندگيه من بشه يه دخمه كه براي فرار از بوي گندم به زور بچپوننم اون تو و يه عده احمق مفت خور درحالي كه دارن مي لومبونن از راحت شدن پسر و دختر و عروس و دامادم صحبت كنن . بيا همين الان بگيرشو برو ...
بابا، به كي بگم ؟
ما از طلا گشتن پشيمان گشته ايم ------ مرحمت فرموده ما را مس كنيد

۷ نظر:

  1. ديوانه چو ديوانه ببيند خوشش آيد

    پاسخحذف
  2. ميدوني مفهوم زندگي دقيقاً در به اينا كه گفتي فكر نكردن و رها شدن ازشونه!سخته ولي حتماً تلاش كنيم ميتونيم

    پاسخحذف
  3. بنده من خیلی ناشکری ها !

    پاسخحذف
  4. میگه که دوسم نداشته باورم نشد همیشه...تا حالا شده بخوای از عشق کسی بخندی روتم نشه که حتی بخوای خالی ببندی....دردای من همیناست گفتن نداره حرف راست بگم میرم جهنم نگم حسابم با خداست...عمرا اگه باورت شه یه دنیا هم یاورت شه اینو توی کلت فرو کن نمیزارم دلت خنک شه...عمرا تو توی یه کاری بتونی منو جا بزاری اینو توی کلت فرو کن منو تورو قال میزارم...من باهات میجنگم......تومور یا سرطان هر کوفتی که هستی باهات میجنگم..باهات دست و پنجه نرم میکنم... ...توی صحنه ی غریب زندگی هممون در نقش یک بازیگریم...(از درون هم ولی بی خبریم زندگی اینست...))) زندگی اینه.....

    پاسخحذف
  5. زندگی شاید ریسمانی است که مردی با آن. خود را از شاخه می آویزد

    پاسخحذف