جمعه، بهمن ۰۷، ۱۳۸۴

گل، مرگ ، سرما

چند روز پيش توي اولين موج سرما يه پسره گل فروش كنار خيابون يخ زده بود و در حالي كه گلهاش تو دستش بود مرده بود . صبح اول وقت از طرف شهرداري اومدن و بردنش . باورت ميشه كنار پر رفت و آمد ترين خيابون يه انسان بميره و اونوقت ما توي يه خونه گرم بشينيم براي اينكه نشون بديم به ارزشها پاي بند هستيم قصه "دختر كبريت وفروش رو بخونيم " و گريه كنيم . چقدر دلم براي بي پايان و دروبينشو مطلبهاش تنگ شده

۲ نظر:

  1. salam dooste khoobam.merci az inke be weblogam sar zady.matlabet kheily dard avar bood...be ghole nima:ayyy adamhaha ...ek nafar dar ab darad midehad jan...jane shirin jan.va ma adamha faghat va faghat khodemoono mibinimo bas...

    پاسخحذف
  2. گل یخ توی دلم جوونه کرده

    پاسخحذف